نمره عملکرد شورای اسلامی شهرنظرآبادمردودی است
"و شاورهم فى الامر» (قرآن، آل عمران /159"
مسأله شور ومشورت و مشاوره در اسلام و در منطق عملى پیشوایان حق از اهمیت بسیارى برخوردار است . در سیره پیامبر اکرم (ص) نوشته اند که آن حضرت با اصحاب خود بسیار مشورت مىکرد. و نیز از برخى اصحاب آن حضرت و عایشه نقل شده است که هیچکس را ندیدیم که با اصحاب خود بیشتر از رسول خدا با اصحابش مشورت کند.
رسول خدا و ائمه هدى علیهم السلام اجمعین ، با وجود آنکه معصوم بودند و نیازى به مشورت نداشتند و حتى قطع نظر از وحى و مقام خلیفة اللهى ، داراى چنان اندیشه کامل و نیرومندى بودند که از مشورت بىنیازشان مى کرد، با این حال مشورت مى کردند. عمل به شورا ، از اصول مسلم سیره پیامبر اکرم (ص) و اوصیاى آن حضرت است . اینکه چرا آنان مشورت مى کردند و چه ضرورتى در این کار مىدیدند ، مطلبى است که در طى این مقاله بخوبى روشن مى شود، امادرآغاز به نکاتى اشاره مى شود رسول خدا (ص) با مشورت کردن، از یک سو مسلمانان را متوجه اهمیت شورا مى کرد و از دیگر سو به آنان مى آموختکه به این سیره عمل کنند و پس از آن حضرت به این سنت نیک تأسى و به این روش اقتدا کنند. مسلمانان مى آموختند که شورا باید به عنوان یک اصل و قسمتى از برنامه زندگیشان باشد، نه یک امر فرعى وخارجى از برنامه زندگى. شورا مایه الفت اجتماعى ، پیوند مردم، ارزش یافتن آنها و مشخص شدن قدر و جایگاهشان در امور اجتماعى بود. مشورت کردن پیامبر با اصحابش براى مراعات حال آنها و احترام ایشان بود . این حرکت، خود موجب رشد اندیشه و تفکر در جامعه اسلامى مى شد . بااین اقدام، صاحبنظران واهل اندیشه و صاحبان رأى رشد کرده ، جایگاه واقعى خود را مى یابند روحیه انفعال در مردم، دور بودن از امور جامعه و بى اهمیتى نیست به مسائل رنگ مى بازد. روحیه انزوا ومرده بودن مردم به دلیل نظر داشتن ولى امکان شرکت نیافتن در امور جامعه از بین مى رود . مردم اعتبار یافته ،پیوندهاى اجتماعى مستحکم مى شود روحیه مسؤولیت پذیرى و شرکت در امور قوت مى یابد . رابطه رهبرى و مردم، کارگزاران و توده ها به گونه اى متقابل و دوسویى در مىآید و جامعه از قوامى درست برخوردار مى شود. نسبت حاکم و محکوم، ظالم و مظلوم وبالا دست وزیر دست منتفى شده، همگان میدان اندیشه و نظر و شرکت در آنچه به آنان مربوط است مى یابند .
به روشنى مىتوان دریافت که یکى از عوامل موفقیت پیامبر در پیشبرد هدفهاى اسلامى، همین مسأله مشورت بوده است آن حضرت نشان داد که جامعه را چگونه مىتوان به سلامت اداره کرد و چگونه مى توان جلوى خودرأیى و خودسرى را که از بزرگترین آفتهاى اجتماعى است گرفت . انسانهایى که از فکر قوى برخوردارند و صاحب بهترین نظرها هم هستند، اگر خود را بى نیاز بینند و احساس کنند که نیازى به رأى و اندیشه دیگران ندارند، خوى استبداد پیدا مى کنند.
اما اگر با مردم رابطه برقرار کنند، از نظرهاى دیگران استفاده کنند، علاوه بر رشدى که به آنها مى دهند، از خطر فرو رفتن و غلتیدن در استبداد دور مى شوند . وقتى کسى خود را بى نیاز از دیگران مى بیند، هر چند که از نظر اندیشه قوى باشد، شخصیت مردم را نادیده مىگیرد. اندیشه ها را متوقف مىکند. استعدادهاى آماده را نابود مىسازد . بدین ترتیب بهترین سرمایه و پشتوانه یک حکومت و نظام از بین مىرود و سیر انحطاط آغاز مىشود. بهترین افراد و محکمترین نظامها در صورت فرو رفتن در استبداد به هلاکت مىرسند و این حقیقتى است گریز ناپذیر که بر زبان امام بیان، امیرمؤمنان (ع) چنین آمده است :
«من استبد برأیه هلک.»
هر کس استبداد رأى ورزد هلاک مى شود.
هر انسانى و هر نظامى در نتیجه استبداد رأى بدون پشتوانه مىشود . مهمترین جنبه یک حکومت، مردمى بودن آن است که نقش بهترین پشتوانه را بازى مىکند؛ ومردم با اعتبار یافتن و شرکت در امور است که نقش واقعى خود را مىیابند . شرکت دادن مردم در مسائل ، در قالب مشورت با ایشان پشتوانهاى گران سنگ براى هر نظامى است .
«ولا مظاهرة أوثق من المشاورة.»
و هیچ پشتیبانى مطمئن تر از مشورت نیست .
مشورت کردن در امور مایه پشتگرمى و خاطر جمعى است و خوب یارى کردن یکدیگر در مشورت است ، زیرا با مشورت است که هر یک دیگرى را به آنچه صلاح او باشد راهنمایى مى کند و راه درست نمایان و پیروزى حاصل مى شود. و هر که با عقلا وخردمندان مشورت کند به دور اندیشى و درستى (گفتار و کردار) رسد. این مفهوم واقعى شورا است که چون عسلِ استخراج شده است، زیرا «شورا» از «شارالعسل» گرفته شده است و به معناى بیرون آوردن عسل از کندو و عسل استخراج شده مىباشد.
بدین ترتیب مشورت کردن عین هدایت است و گرد آوردن خوبیهاوخیرها در مشورت کردن است . هر که با خردمندان مشورت کند به انوار خردهاى آنان روشنى یابد و مشورت کردن، شرکت جستن در عقل و دانش صاحبان خرد است .
دستور «شاورهم فى الامر» براى لطف به امت وکرامت آنهاست، براى آن است که به این سنت نیکو آراسته شوند و بدانچه در اهمیت شورا گفته شده دست یابند.
جایگاه و اهمیت شورای اسلامی شهر در قانون اساسی جایگاه بسیارباارزش است ،شوراها بر اساس اصل یکصدم قانون اساسی در کارهای عمرانی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سایر امور رفاهی مردم اجازه نظارت، ارائه راهکار و پیشنهادات را دارد.
انتخاب شهردار را تنها وظیفه شورا شورا نیست بلکه شوراها بیش از 34 وظیفه دارند که یکی از آنها انتخاب شهردار است.
اکثر چهرههای اعضای شورای شهر نظرآباد جوان و تحصیلکرده هستند، آنها پتانسیلها و ظرفیتهای خوبی برای انجام کارهای شهری دارند.
در همان ابتدا اعضای شورای شهر نظرآباد با احساسات پاک، علمی و نگاه توسعه گرا وباهدف خدمت رسانی وارد پارلمان شهر شدند، اما دو دستگیها اجازه کار را به آنها نداد، البته دو دستگی در همه ادارات، مناطق و شهرهای مختلف است و تنها مربوط به شهرنظرآباد نیست.اما دردوره چهارم شورای اسلامی شهراین اختلاف بسیار بحث برانگیز وغیرقابل قبول می باشد .چون براساس هیچ مبنای علمی وکارکارشناسی نیست.آنچه که دراین مقوله مهم است اختلافات و دو دستگی مانع کار در شورا شده است وتقریبا موجب تعطیلی فعالیت های شهرداری شده است .البته بعضیها در کنار اختلاف سلیقه کار را رها نکردند و نقشه راه و افقی که از قبل آن را ترسیم کرده بودند، با تلاش و کوشش ادامه میدهند.
حاشیههای که دامن شورای شهرنظرآبادرا گرفته هزینه های سنگینی را متوجه مردم وشهرکرده است که جبران آن بسیارسخت ودورازدسترس خواهد بود.برخی از تذکرات و انتقاداتی که مردم ازشورای شهر دارند به نوع دیدگاهای مدیریتی آنان بوده وبعضا نیز به سلیقه های کودکانه وکم تجربگی اعضای شورای شهربرمی گردد.
بیشتر تصمیمات و مصوبات غیرکارشناسی شورای شهراز اختلافات و دو دستگی های موجود در شورا نشات می گیرد که البته نگرانی مردم هم نسبت به همین موضوع میباشد که موجب گردیده مدیریت شهری و عملکرد شهرداری غیرقابل قبول باشد.
گزینش مردم درانتخابات چهارمین دوره شورای اسلامی شهردرسال 1392وعدم انتخاب اعضای شورای اسلامی دوره قبل جهت ایجادتغییردرسیتم مدیریت شهری بوده است که فقط یک نفرازاعضای دوره قبل همچنان مورد اعتماد مردم قرار گرفت . اگر تغییر درروند توسعه شهرومدیریت شهری وارئه خدمات مطلوب رخ ندهد مردم دلیلی برای انتخاب چهرههای جدید نداشتند و همان گذشتگانی که تجربه هم اندوخته بودندچه بسا بهتر بودند، مردم در انتخابات دوره چهارم شورای شهر به دنبال تغییرات اساسی در حوزه شهری بودند. خودرا شایسته خدمات ویژه وقبل تحسین میدانند که ارائه خدمات اینچنین ضعیف توهین به شعور اجتماعی وسیاسی مردم می باشد. شورای اسلامی دوره چهارم شهرنظرآباد در راستای مطالبات مردم هیچ تغییراتی ایجاد نکردند.
اکثریت اعضای شورای شهرنظرآباد انسانیهای توانمند در حوزه کارهای خودشان هستند و اماچه عواملی باعث شد که نتوانند در پیشبرد امورات شهری همگرا بشوند و با ده عضودیگر کار کنند، مشخص نیست. باید مسئولین عالی رتبه شهرستانی واستانی می بایست نسبت به حل این موضوع که مردم وشهرهرروزمتضررمی شوند اقدام نمایند نگذارند فرصت های طلایی توسعه وآبادنی شهرنظرآبادازدست برود . درصورت عدم پیگیری این امور ازسوی مسئولان ،مردم آنان را نیز دراین سهل انگاری سهیم می دانند
بخش عمده مشکلات موجود در این شورا را مربوط به هئیت رئیسه و رئیس شورای شهر فعلی وسابق شورای شهراست که نتواستند در راستای کم کردن اختلافات و مدیریت مجموعه درونی شورا رابه خوبی عمل کنند.هرروزبه اختلافات میان اعضای شورای شهرافزوده شده وپارلمانی که قراربودباتاسی به آیه شریفه قرآن وتک کلیدمشورت به حل مشکلات یک پارچه شهری بپردازنند.تبدیل شده به سرگردانی مشورت وحاشیه رفتن مقوله مهم قرآنی گردیده است ودرعوض بحث وجدل های بیهوده جای این فضیلت انسانی را تسخیر نموده است.
مشکلات شورا مربوط به عدم تعامل رئیس و هئیت رئیسه فعلی وقبلی با سایر اعضا است که هئیت رئیسه به نظرات و پیشنهادات سایر اعضا توجه نداشته وندارند.
در برخی از مسائل تقسیم شورا به گروه 5و6 نفره تاثیرمنفی درمدیریت شهری داشته وکارکارشناسی ومصوبات پخته شده درکیمسیون ها را تحت تاثیر قرارداده وبعضا هیچ کیمسیونی درشورا فعال نگردیده است وظاهرا فقط دوفراکسیون کذایی موافقان ومخالفان شهرداردرگروه 5و6نفره وجودداردکه فقط کارمهم آنها تخریب یکدیگراست و گروه اکثریت در تقابل با شهردار و گروه اقلیت موافق شهردارمی باشند.اختلافات این دوگروه 5و6 نفره نظارت صحیح وقانونی شورای اسلامی بر کارهای شهردار راسلب کرده است .به نظرمی رسد براستاندار محترم البرزفرض است به خاطر منافع عموم شهروندان به موضوع اختلاف ورود مستقیم کرده وازارجاع کاربه دیگرمسئولان ومدیران کل خوداری نمایند .اینجا نظرآبادمهدتمدن 9000هزارساله است که متاسفانه "مشورت" کلیدی ترین واژه قرانی قربانی اختلافات واهی شده است .